پارت

#پارت_21

-آرتام بدبختت میکنه عوضیی بیخیالم شوووو

+ الهی خیلی دلت عزیزتو میخواد

- کثافتتتت
زبونشو روی گردنم کشیدو گوشمو لیس زد حالم داشت بهم میخورد کل تنم میلرزید ، دست برد سمت لباسمو کندشون و با چیزی که دید تعجب کرد بعدم به باندایی کع بسته بودم اشاره کردو گف ...

+ اینا چیه حروم.ز..اده هانننن

- ولم کن من دخترم ولم کن

+( شبیه روانیا خندیدو دست انداخت باندارو پاره کرد) مگ میشه ولت کنم ، حالا کع دختری دوستامم ازت استفاده میکنن چطوره ..

دوباره خندید ، اشکام راه خودشونو پیدا کرده بودنو بی وقفه میریختن ، فقط ارتامو صدا میکردم ، از ترس داشتم میمردم ،....


دستشو برد سمت پایین تنم که یهو در بازشدو ارتین با شتاب توی چهارچوب در قرار گرف...

، سریع اومد اون عوضیی کنار زد وقتی که بهمو دید شکه شد اما چیزی نگفتو یه لباس داد دستم و بهمو برد بیرون ...
دیدگاه ها (۰)

#پارت_22سوار ماشین شدیم ، از قیافه ارتین معلوم بود خیلی اعصب...

#پارت_23""آرتام""معامله با موفقیت انجام شد ، وقتی برگشتم اون...

#پارت_20-چ..چی کار داری میکنی ؟+خب میخوام مال خودم کنمت ، دو...

#پارت_19صب ساعت ۷ پاشدم اماده شدمو رفتم بیرون ارتین ن تا کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط