گروگان

#گروگان
#پارت_1

ویو ا.ت

با صدای الارم کوفتی بیدار شدم و رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم اومدم بیرون امروز روز اول دانشگاهه پس لباس فرممو پوشیدم یه ارایش لایت کردم و رفتم پایین دیدم اجوما صبحونه رو حاضر کرده صبحونه رو خوردم و رفتم سوار ماشین شدم و رفتم سمت دانشگاه که هانول رو دیدم

(علامتها ا.ت+ هانول×)


×سلام خر شرکم(ذوق)
+سلام فیونام(خنده)

همو بغل کردن
با هم رفتیم تو
که دیدم استادمون داره میاد سلام مردیم و وارد کلاس شدیم هانول رفت نشست سر جاش ولی من ننشستم رفتم پیش استاد که خودمو معرفی کنم که استاد گفت

استاد:ا.ت خودتو معرفی کن
+چشم
+انیوو من چانگ ا.ت هستم امیدوارم سال خوبی داشته باشید
همه:خوش اومدی
استاد:خوب ا.ت برو پیش جونگکوک بشین
+چشم

ویو کوک

داشتم میرفتم دانشگاه که دیدم هم کلاسیم هانول یکیو بغل کردن تعجب کردم اخه هانول به کسی محل نمیده بیخیال شدم رفتم تو کلاس نشستم بعد چند دقیقه دیدم اونا هم دارن میان استاد هم پشت سرشون بود که هانول نشست و اون یکی وایساده بود(حال ندارم بقیشو میدونین دیگه)

ا.ت اومد نشست
+سلام(لبخند
-سلام (سرد

ویو ا. ت

داشتیم درس میخوندیم که زنگ خورد با هانول رفتیم بیرون پیش کافه تریا تا دوتا ملیک شیک بگیره بیاد که دیدم........... داره میاد پیشم

خمارییییی