دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_16

+ولی من می‌خوام برم بیرون حوصلم سر رفته.

ــ مگه تو درس نداری بچه.

+دارم چطور.

ــ درساتو بخون.

+حوصله درس خوندنو ندارم.

ــ بیا اینجا روبه روی من بشین(منظورش روی میز کارش بود)

+نشستم

ــ حالا درساتو بخون.

+اما

ــ اما نداریم

+حدود یکی دو ساعت بود که داشتم درسامو می‌خوندم یونگی هم داشت به کاراش می‌رسید.

+من تموم شدم حالا میشه برم بیرون؟

ــ نه

+چرا؟

ــ چون چ چسبیده به را

+نمک.

+از رو صندلی بلند شدم و توی اتاق دور میزدم اون خیلی ساکت بود برعکس من من خیلی شلوغ بودم همینطور که راه میرفتم رسیدم به تخت خودمو محکم انداختم روی تخت.
فکر کنم نقاط هند تخت درآمد(خودمم نمی‌دونم نقاط مخزنی تخت چیه)

ــ چه مرگته.

+حوصلم سر رفته.
میای بازی کنیم ؟

ــ نه

+دوباره بلند شدم و شروع کردم رو تخت پریدن.

ادامه دارد.............🌱
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_17ــ نمیخوای بشینی؟+نهــ از تخت بیا پایی...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_18ــ قانون چهارم:زبون درازی نمیکنی وگرنه...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_15+با خوردن نور لامپ توی اتاق کم‌کم بیدا...

#دختر_باغبان🌱#پارت_14ــ می‌دونی که از این یه بعد باید اینجا ...

سناریو سوکوکو

نام فیک: عشق مخفیPart: 42فلش بک به یک هفته بعد*ویو ات*توی خو...

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط