رمان بغلی من

رمان بغلی من

پارت ۳۸

ارسلان: من ساقدوشمااا ساقدوش نیاری

دیانا: ارسلان قطع میکنما

ارسلان: آهان کارت دعوت یادت نره طرح
خواستی یه خوشگل چند روز پیش دیدم عالی بود

دیانا: فقط من ترو نبینم

ارسلان: دستمو تو جیبم کردم و گفتم اگر واسه تالار یا وسیله و شیرینی و میوه آ تازه دی جی هم میارم با اهنگ های خوشگل چه عروسی بشه

دیانا: ارسلان میام میزنمتا دو دقیقه جدی باش

ارسلان: جان بفرما

دیانا: چیکار کنم چطوری به دوستم بگم

ارسلان: دوستت

دیانا: اوهوم یه دوست دارم هم سن یاشاره ستایش
دیدگاه ها (۰)

رمان بغلی من پارت ۳۹ارسلان: به‌به عروس دوماد به همن میان دیا...

رمان بغلی من پارت ۴۰دیانا: خوب زشت نیست منو یاشار بریم فقط ا...

رمان بغلی من پارت ۳۷دیانا: سلامم رئیس حال شما ارسلان: الحمدل...

رمان بغلی من پارت ۳۶یاشار: آبجی اون چیکاره تو داره دیانا: ده...

رمان بغلی من پارت ۱۲۱و۱۲۲و۱۲۳ارسلان: محکم گوشه ای از ل*شو بو...

رمان بغلی من پارت ۱۲۴و۱۲۵و۱۲۶و۱۲۷و۱۲۸ارسلان: معلومه که میام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط