انجیر لب و گونه اناری شده است

انجیـر لب و گونه انـاری شده است

سرشــار تـرانه ی قنــاری شده است

ای عشق! خوش آمدی به باغ دلمان

شهریـورمان با تو بهــاری شده است
دیدگاه ها (۱۱)

هر چند، که یک عالمه طالب دارداما همه جا گنج، مراقب داردآنکس ...

حالا که دلت گرم، به این و آن استآتش زدنِ خاطره‌ها آسان استدع...

غبارِ صبح تماشاست! هرچه باداباد !تو هم بخند،جهانِ خراب می‌خن...

تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هر شببدین سان خواب‌ها ر...

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

تو آفتابی در صبح ترین پاییزی که اواز نارنجی برگ هایشگونه ی ز...

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط