part

𝒃𝒂𝒅 𝒃𝒐𝒚
𝒔𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏:²
part:²⁰
نفس عمیقی کشیدم...انگار شوک بهم وارد شده بود..نگاهی به اطراف انداختم...از دم و دستگاه معلوم بود که اینجا بیمارستانه با شنیدن صدایی که اشک باعث بریده شدنش بود و قلبی که تیر می‌کشید به خودم اومدم
_بلاخره به هوش اومدی..؟!
اشکاشو پاک کرد و محکم بغلم کرد...درسته!اون شوگا بود
+شو..شوگا!
_معذرت می‌خوام بخاطر کاری که کردم...همش تقصیر من بود...تو بخاطر حماقت من به این وضع افتادی
+وایسا ببینم... چند وقته من اینجام؟
_با امروز میشه دو ماه کامل
+ینی من دو ماه بیهوش بودم..؟!
_اره چطور...؟
یهو چیزی به ذهنم رسید
+یو...اسمش چی بود...یو...یون...
_کیو میگی
+یه پسریو موقع بیهوشی ملاقات کردم که دقیقاً مثل تو بود تنهاترین تفاوتتون فقط اسماتون بود... اسمش یادم رفته..یون..
_یونگی..؟!
+ا.اره تو از کجا می‌شناسیش؟!
_تو تاریخ کره خیلی معروفه جوونترین پادشاه خاندان مین بود که طبق شایعات یه روز بعد از رسیدن به مقام پادشاهی و روز عروسیش توسط برادر ناتنیش به قتل رسید
+گو.گوشی م.من کجاست؟
_چرا زبونت گرفت؟گوشیت تو آب خراب شد باید یکی دیگه بخرم واست
+اه..لعنت بهش...اینترنت داری؟!
_اره چطور
+میشه گوشیتو بدی؟
_حتما..بفرما
+ممنون
رفتم گوگل و جستجو کردم "بیوگرافی پادشاه مین یونگی"
روی اولین سایت زدم
"پادشاه مین یونگی که یک روز بعد از عروسیش فوت شد به جوان ترین پادشاه خاندان مین معروف شده است.تاریخ دقیق فوت ایشان در سن ۲۶ سالگی و در ۲۰ سپتامبر سال ۱۸۹۵ بود، شایعات زیادی است که می‌گویند برادرش او را به قتل رسانده است،اما سوال اینجاست آیا این حرف فقط شایعست یا واقعیت دارد؟!"
از سایت خارج شدم و رفتم قسمت (تصاویر)
_چیزی شده؟
عکسو بهش نشون دادم
+این همون پسریه که ملاقاتش کردم
_مطمئنی؟
+بله چطور
_هیچی...
داشتم به عکساش نگاه می‌کردم که یهو چیزی به چشمم خورد
ادامه دارد..
دوزتان پارم نکنید من از تاریخ خودمون هیچی نمی‌دونم پس انتظار نداشته باشید که بیام تاریخ کره رو بدونم🥲😂 بعدشم اسمش روشه فیک...همه چیش دروغه و حتی تاریخ و اینا هم همشون الکین🌚🤌
#فیک_بی_تی_اس #فیک #بی_تی_اس #وانشات #سناریو #اسمات #شوگا #یونگی #نامجون #جین #جونگکوک #جیمین #جیهوپ #تهیونگ
دیدگاه ها (۱۲)

𝒃𝒂𝒅 𝒃𝒐𝒚𝒔𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏:²part:²¹داشتم به عکساش نگاه می‌کردم که یهو چیز...

بچها کانال روبیکامه عضو شید درمورد فیکا (ژانر.شخصیتا و..) او...

𝒃𝒂𝒅 𝒃𝒐𝒚𝒔𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏:²part:¹⁹دستامو بستن و راه افتادیم...معلوم نبود...

𝒃𝒂𝒅 𝒃𝒐𝒚𝒔𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏:²part:¹⁸خیلی وقت بود که تو انباری نشسته بودم ه...

#رویای #جوانی #پارت-۶خیلی عصابم خورد شد . یونگی اومد و گفت :...

موضوع:من عاشق ی بچه شدم ....دو پارتی پارت ۱علامت ها ( _ شوگا...

#رویای #جوانی #پارت-۳( از زبان سوکجین )دو ساعت از اون اتفاق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط