از مرگ نمی ترسممن فقط نگرانم که در شلوغی آن دنیاما
از مرگ نـــمی ترسم،من فقط نگرانم که در شلوغی آن دنیا،مــادرم را پیدا نکنم ...
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،نه مرگ، نترس سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود مادرم...
مادر ، من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ؛زیر پای تو آرزو هایی بود که از آن گذشتی به خاطر من...
مادر،روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است تا من به بهار رسیده ام!!
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود، دنیا را برای خود جهنم کردند !!
به سلامتی مــــادر ها!!
" مـــــادر " نوشته میشود ولی " فرشــــته " خوانده میشود...
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،نه مرگ، نترس سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود مادرم...
مادر ، من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ؛زیر پای تو آرزو هایی بود که از آن گذشتی به خاطر من...
مادر،روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است تا من به بهار رسیده ام!!
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود، دنیا را برای خود جهنم کردند !!
به سلامتی مــــادر ها!!
" مـــــادر " نوشته میشود ولی " فرشــــته " خوانده میشود...
- ۲.۱k
- ۰۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط