چقدر دلم تنگ شده است

« چقدر دلم تنگ شده است »
 

اون روزها
آقای پلیس برامون حکم پدر رو داشت،
امروز امَّا از تو هم،
به اندازه ی پلیس ها ترس دارم!
هر چه بزرگ تر شدیم
تنها تر شدیم...
اونقدر تنها
که همه ی آرزوهامون، توی یک قبر جا شد!!!
وفقط
کسانی که
آرزوهایی بزرگ داشتند
می تونستند!
در گورستانی دسته جمعی
قَبرِ
بزرگ تری داشته باشند!!!
دیدگاه ها (۲)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط