وقتی باهاته

وقتی باهاته
وقتی حسش میکنی
وقتی باعاشقانه هاش خوابت میبره
وقتی باگرفتن دستاش احساس آرامش میکنی
وقتی بادیدنش قلبت مثل پرنده ای که میخواد آزادشه به قفس دلت میکوبه......
هیچوقت به فکر رفتنش ولحظه های بدون اون نیستی....
اما....
بارفتنش تازه میفهمی که تمام حسایی که داشتی
فقط یه توهم بوده
یه توهم فانتزی که بعداز رفتنش تو خوابتم میتونی این حسارو داشته باشی...
تو موندی و یه مشت خاطره...
واونجاست که تازه میفهمی حکایت جدایی رو.
دیدگاه ها (۲۲)

خدایااجازه هست ناصبوری کنم؟به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام......

خدایا....خطا از من است ....می دانم …از من که سالهاست گفته ام...

نزدیک قلب دختری نشومگر آنکه. . . ابتدا قلبـَت را سـرراهـَش ق...

ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ...ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪﺩﻭﺳﺘــــــــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط