تکپارتی

تکپارتی

نگفته بودم لبات تنها و تنها برای منه ؟

حوله ی سفید رنگ رو دورت پیچیدی و از حموم خارج شدی .. به سمت کمد لباسات رفتی و یک ست مشکی رنگ تاپ شلوارک رو از کمد خارج کردی .. تاپ و شلوارک رو جایگزین حوله کردی و با سشوار موجود روی دراورت موهای ابریشمی و بلندت رو خشک کردی … بعد از انجام روتین پوستیت از اتاق خارج شدی و به سمت اشپز خونه رفتی تا شام رو اماده کنی … بعد از گذشت یک ساعت با قرار دادن پیتزا در فر کارت به اتمام رسید .. پس رفتی سراغ چیدمان میز .. به بهترین نهو میز رو چیدی .. در همین حین متوجه صدای در شدی و بعد از گذشت کمی زمان با حلقه شدنه دستهای مردونه و گرمی دوره کمرت از حضور همسرت مطمئن شدی …
_ فرشته کوچولوی من چطوره ؟
+ با وجود تو چرا باید بد باشم ؟
_ اعلام خطر ، پری کوچولو داره قلبه همسرش رو به تپش میندازه .. خطر ایست قلبی به دلیل ذوق مرگ شدن هست
+ یااا خدانکنه
سرش رو تو گردنت فرو کرد و بوسه ای روی گردنه سفیدت گذاشت …
+ غذا اماده است
_ باید لباسام رو عوض کنم عسلم
+ تا موقع که لباسات رو عوض کنی میز رو اماده میکنم
_ اوهوم
چان برگشت و روی صندلی رو به روی تو نشست ..
لبت خشکی کرده بود پس طبق عادت مشغول کندن پپست لبت شدی .. و خب این حرکتت از چشم چان دور نموند …
بعد از اتمام شامتون ظرف هارو داخل ماشین ظرف شویی قرار دادی ، به محظ اینکه بر گشتی با چهره کمی جدیه چان رو به رو شدی ..
+ چیشده ؟
_ هانی مگه نگفته بودم لبات تنها و تنها برای منه ؟
+ خب مگه چیشده ؟
_ از وقتی اومدم فقط داری لبتو گاز میگیری و پوستشو میکنی ، دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم که بجای دندونات دندون های خودمو جایگزین نکنم ..
سرشو نزدیک گوشت کرد و ادامه داد
_پس فرشته کوچولو بهتره خودتو واسه ی شب طولانی اماده کنی …


میدونم دوستان زیادی مزخرف شد ولی خب فعلا همینو داشته باشین جبران میشه …
دیدگاه ها (۷)

زیبا های من درخواستی هاتون رو زیره این پست بگین ..خوشحال میش...

دو پارتی قسم میخورم که مراقبش باشم …نفسی عمیق کشیدی ، به زبو...

تکپارتی عاشقتم پری کوچولو بابا با کنترلی که در دست داشتی‌ فی...

تکپارتی « درخواستی کوچولو اون پسر ارزشش رو نداره … بغض گل...

دو پارتی درخواستی

سناریو چان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط