گفته بودی

گفته بودی
که چرا محو تماشای منی !؟
و آنچنان مات
که یکدم مژه بر هم نزنی !؟
مژه بر هم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو قد مژه بر هم زدنی ...!
#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ...

خوشبختی چیز عجیبی نبودگلدان‌ها را از گلخانه به خانه آوردیمرو...

🍁 در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست می دارمآینه ها و شب پره ها...

خواهم شبی نقاب ز رویت برافکنمخورشیدِ کعبه و ماهِ کلیسا کنم ت...

پرسیدی که چرا محو تماشای منیآنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزن...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

باخبر هستی نگاهم بی‌قرار چشم توست؟عاشق دیوانه‌ات چشم‌انتظار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط