این هم یک مرض ویژه است لابد که بعد این همه می نشینی با ...

این هم یک مرض ویژه است لابد که بعد این همه می نشینی با خودت فکر میکنی ؛
آن شور وشوق و دل تپیدن اصلا واقعی بود؟
آن بیتابی‌ها و نفسهای تند و کلمات ناکافی برای شرح علاقه، حقیقت داشت؟
آن‌همه دلبستگی و از آتش نترسیدن و شهامت بوسیدن و بوسیده شدن، راست بود؟




📌 و عشق، کودک سرراهی غمگینی بود ، ظهر اولین روز کلاس اول ، که هیچکس جلوی مدرسه دنبالش نیامده بود..
دیدگاه ها (۷۸)

حالا که مرا نداری، کسی هست مراقبت باشد ؟ کسی هست وقتی دلت گر...

فرمان آمد که:"یا آدم، اکنون که قدم در کوی عشق نهادی از بهشت ...

نه، والله که منصفانه نیست. باید یک راهی باشد که نشانمان بدهد...

کجاست وطن؟ جایی که آدمها همزبانت هستند اما چندان کلمات مشترک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط