کنارت چای می نوشم به قدر یک غزل خواندن
.
کنارت چای می نوشم به قدر یک غزل خواندن
به قدری که نفس تازه کنم خیلی نمی مانم
.
.
بابا بزرگم همیشه تو این استکانا چای میخورد،میگفتم باباجان آخه این یه ذره چایی تو این استکان چیه اخه؟
میگفت هرچیزی کمش لذت داره ... زیادیش دلو میزنه
.
.
کنارت چای می نوشم به قدر یک غزل خواندن
به قدری که نفس تازه کنم خیلی نمی مانم
.
.
بابا بزرگم همیشه تو این استکانا چای میخورد،میگفتم باباجان آخه این یه ذره چایی تو این استکان چیه اخه؟
میگفت هرچیزی کمش لذت داره ... زیادیش دلو میزنه
.
.
- ۴.۲k
- ۱۲ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط