گفتم غم تو دارمگفتا غمی خود تو

گفتم غم تو دارم،گفتا غمی خود تو
گفتم ک غمزه کم کن،بر آینه نگه کن
گفتا که غمزه دارم از بودنم حذر کن
گفتم حذر ندانم،سفر ز روی ماهت هرگز نمیتوانم
گفتا که خوار گردی،بهتر که باز گردی
گفتم که خوار بودن بهتر ز عار بودن
من چون خوار گشتم،بهتر ز باز گشتن
عاشق رهی ندارد تا آخرش بماند
حتی اگر برای، معشوقه خوار گردد


‏بخند...
هيچكس به غمت اهميت نميد┄
دیدگاه ها (۰)

گاهی مسیر جاده به بن بست می رودگاهی تمام حادثه از دست می رود...

حقیقته تلخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط