در خواب

در خوابِ
مشوشِ پروانه ها،
ماه را
با پیراهنی مخملی،
به وعده گاه ستارگانی فرا می خوانم
که عاشقانه
چشم به راه شب
داشته اند؛
شاید،
شب پره ایی عاشق
دنیایشان را روشن کند...
دیدگاه ها (۱)

ﻫﯿﭻ ﺷﺎﻋﺮﯼ،ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ،ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺯﻧﯽ؛ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺴﺮﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ......

اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم ؛بیهوده نزیسته‌ام !اگر ب...

من هنوز خیال می کنمکه تو هر شببه من فکر می کنیقطعا من خیالبا...

بیا و دوباره مخاطب خاص شعرهایم باشهمانقدر عاشق باشمهمانقدر ب...

A girl from tomorrow(part 6)

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط