به مشکین زلف افشونت،به غارت برده ای ماراچه کاری کرده ای با ما ؟که نشناسم سر و پا رابه یکباره زدی آتش ، تمام هستی و جانمنه میدانم،نه میبینم،کسی غیر از تو رعنا را