محبوب من

محبوب من!
گرمای آغوش تو را به جهانی نخواهم فروخت!
دلم می خواهد وقتی غرق آغوشت هستم
حس کنم بزرگترین خلافکار خاورمیانه ام
و چِفت دستانت،آنقدر محکم باشد
که توان فرار را از من بگیرد!
حتی اگر قرار است یک عمر
زندانیِ آغوشت بمانم
از کارهایم دست نمی کشم ، چون
مجازاتی که برایم در نظر گرفته شده
قشنگ ترین و عادلانه ترین است.
کاش به دست هایت که
دور اندام من حلقه بسته اند، قفل می زدیم
و از روی حواس پرتی ، کلید آن قفل را گم می کردی
آغوش تو زندان که نه!
جایی برای نفس کشیدن، جایی برای عاشقی
جایی برای زندگی ست...!

#آیدا_حقیقی
دیدگاه ها (۱)

من با توام می خواهم آغشته عطر تو زندگی کنماين رد عطر توست که...

فرصت گذشت وحرف دلم ناتمام ماندنفرین وآفرین ودعا درگلو شکست.....

یک شبِ مهتاب، مردمان زیادیساز‌هایشان را برمی‌دارندزیباترین آ...

میان خـواب و بـیـداری شبی دیـدم خـیال اواز آن شب واله و حـیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط