داشتم توی خیابان میرفتم که یکهو به دلم افتاد سراغ آقا بر

داشتم توی خیابان می‌رفتم که یکهو به دلم افتاد سراغ آقا بروم. رفتم در زدم. خودشان در را باز کردند. پرسیدند: «فرمایشی دارید؟».
گفتم: «می‌خواهم چند دقیقه‌ای در خدمتتان باشم».
گفتند: «هفت هشت دقیقه اشکالی ندارد». من با اینکه غریبه بودم، راهم دادند و رفتم داخل.
از من پرسیدند: «اهل کجایید و چه می‌کنید و چه می‌خوانید؟» من آن موقع اوایل طلبگی‌ام بود.
بعد من پرسیدم: «چه کنیم که در عرصۀ علمی و مذهبی ارتقا پیدا کنیم و رشد کنیم؟».
ایشان فرمودند: «شما باید ترک گناه داشته باشید و ترک گناه، ترک مطلق محرّمات است». (براساس خاطره یکی از شاگردان) آیت الله بهجت

ذکرها فرشته‌اند، ص٨١

#والیان_نور
دیدگاه ها (۱)

تاریک شده‌ایم!#حضرت_آیت‌_الله_بهجت قدس‌سره: 🔸 بوده‌اند کسان...

#امیرالمؤمنین علیه‌السلام: هیچ بنده‌ای طعم ایمان را نچشد، مگ...

شاهد خداست !و تنهــــا او میداند ڪہ جــوانی ِشان را ،وقف ِ  ...

سـایه ات کم نشـود از سـرمان ، #حــضــــرت_یــــــار#سیدعلی_ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط