و پشت گیج ترین جای خانه قایم شو

.
و پشت گیج ترین جای خانه قایم شو!
میان یک غزل عاشقانه قایم شو

که چشم رابگذارم که بشمرم تا ده
که کوچه را بدوی تا ته ِتهِ تهِ ته!

که گم شوی وسط کوچه های نابارور
که سُک سُکت نکند هیچ واژه ای دیگر

دلم گرفته فقط درد و درد و درد و درد
دلم گرفته!به این شهر لعنتی برگرد

بیا که تا ده وهفتادو ده!!شمردم...هیچ!
مرا بگیر....و در بازوان خویش بپیچ

بیا که بعد تو شکل سخن عوض بشود
بیا که لهجه ی غمگین من عوض بشود:

به چشمهای قشنگت قسم که روزِمنند
که تا همیشه و هرروزه و هنوزِِ منند

به چشم های قشنگت که مملو از نور است
به چشمهای قشنگت که ظاهرا دوراست

به چجشم هات که با عشق هم کلام شده
پدر بیا !به خدا طاقتم تمام شده!

ترانه سازی تلخی ست در پی ات بودن
چقدر بازی تلخی ست در پی ات بودن

تمام شعر دویدم که تا شما برسم
به انتها که نه؛شاید به ابتدا برسم

بیا که مدح ترا باز خط به خط بکنم
که بی بیت؛ در این شعر؛ سُک سکت بکنم!
.
#مهدی_موسوی
دیدگاه ها (۵)

.

* ساقه ی تاک ، گره خورده به گیسوی شرابباز هم حال من مست ، خر...

باورم نیست که خیبر شکن از پا افتادحضرت واژه ی بر خواستن از پ...

آن چیزی که تنگ شده،دل است برای تو..وجهان است، برای من…

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط