من از خیال تو حس حضور می خواهم

من از خیال تو ، حس حضور می خواهم
دلم گرفته وسنگ صبورمی خواهم

قسم به عمق نگاهت، که دوستت دارم
تورا که خالصی وبی غرور ، می خواهم

بگیر سمت نسیم سحر، لبانت را
که ازتو، بوسه ی از راه دور می خواهم

بریز، آتش عشقی به قلب یخ زده ام
اسیر ظلمتم و ازتو نور می خواهم

برای ردشدن از سیم خاردار دلت
در انتظارم و رمز عبور می خواهم

خداکند که حسودان، ندیده باشندت
برای دشمن تو،چشم کور می خواهم

خیال را به حقیقت بدل کن وبرگرد
من از خیال تو، حس حضور می
خواهم... 🌴 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 🌱 🍃 🌺 ♼
دیدگاه ها (۱)

روی گشاده ای صنم طاقت خلق می‌بریچون پس پرده می‌روی پرده صبر ...

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفاییعهد نابستن از آن به که...

بانوی مناگر دست من بودسالی برای تو می‌ساختمکه روزهایش راهرطو...

اسفند جانکجا با این عجلهصبر کن عزیز منیکم نفس بگیر.این جوری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط