عشقسیاه

#عشق_سیاه

part 51

+خوب اگه خوب شدی امشبووو...

_عااا ته نه خوب نشدم

+عوم باشه(ناراحت و کیوت

پرش بک به شب

ویوات

شب شده بود و شاممون رو خوردیم و مسواک زدیم رفتیم تو اتاق روی تخت دراز کشیدم و ته هم اومد منو بغل کرد و گفت

+ات

_هوم؟

+بچه دوست داری؟

_بچه(تعجب و کیوت

+عهوم بچع

_خوبببب اره چون بچه ها کیوتن

+عهوم مثلا مث من باشن

_(خنده کیوت)

+و یه دختر با یه پسر

_عهوم دخترمون خیلی خشگل میشه و دوست پسر به راحتی پیدا میکنه

+چیییی دختر من حق نداره دوست پسر داشته باشه

_چرا اونوقت

+چون اون دختره منو توعه و خیلی خاصه

_عوممم ته من خابم میادددد(کیوتو خابالو

+بخاب قلبم(و یه بوسه ای روی پیشونیش میزاره

پرش بک به نصف شب

ویوات

نصف شب بود بیدار شدم و دیدم ته خابه
ینی من من قراره عشقمو بکشم
عاخههه چراااا

واکسنو از جیبم در اوردم و میخاستم بزنم به گردن ته..که...
دیدگاه ها (۰)

#عشق_سیاه part 52واکسنو از جیبم در اوردم و میخاستم بزنم به گ...

عشق_سیاه part 53+خودت که میدونی من پول دارم خوببب هرجایب که ...

#عشق_سیاه part 50~خانم ات؟ _هوم خودمم شما؟ ~هه خوب شما با اق...

#عشق_سیاه part 46_عهوم باید خودت برییی+چی منننن_عهوم تووو اگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط