آرزوم
'آرزوم '
P⁵
کوک :نمیشه من اونجا کار دارم
ا.ت:پس به سلامت من نمیتونم بیام الفرار
کوک : به دنبالش میره هو به دستش میاره
کوک :هی لیدی چرا فرار میکنی
ا.ت :هه خنده فیک . چون ازت میترسم
کوک:ازم میترسی چرا ؟
ا.ت :اون سیری که به حرف گوش ندادم حسابی منو کردی و از کاندومم استفاده نکردی
کوک :آه بیب قول میدم ایندفعه استفاده کنم
ا.ت :تعجب ایندفعه؟ ایندفعه در کار نیست
کوک ا.ت رو بلند میکنه و میبره خونش تو کانادا
وقتی در باز شد پسرا ا.ت و کوک رو باهم دیدن .
پسرا :واییییییییییی برگام کوک کارت عالیه
کوک :بزنین به چاک میخوام با لیدی تنها باشم
همه خندیدن حتا ا.ت
رفتن تو اتاق کوک ا.ت رو پرت کرد و گلوش رو گرفت
کوک :دیگه از دستم فرار نکن لیدی
ا.ت :باشه ددی
کوک شروع میکنه به کندن لباس های ا.ت
اما متوجه چیزی میشه
جای کبودی روی سینش
سینش رو محکم فشار میده
کوک :این چیه
ا.ت :ای ....کو..ک دردم ....گر...فت
کوک :جواب منو بده
ا.ت:سئوجون میخواست حالم کنه
کوک :که میخواسذ حاملت کنه اره
ا.ت :آره جونگ کوک
کوک معم نیست دیدمش دخلشو میارم
ات لباس های کوک رو کند
ا.ت:ددی دلم برای ....
P⁵
کوک :نمیشه من اونجا کار دارم
ا.ت:پس به سلامت من نمیتونم بیام الفرار
کوک : به دنبالش میره هو به دستش میاره
کوک :هی لیدی چرا فرار میکنی
ا.ت :هه خنده فیک . چون ازت میترسم
کوک:ازم میترسی چرا ؟
ا.ت :اون سیری که به حرف گوش ندادم حسابی منو کردی و از کاندومم استفاده نکردی
کوک :آه بیب قول میدم ایندفعه استفاده کنم
ا.ت :تعجب ایندفعه؟ ایندفعه در کار نیست
کوک ا.ت رو بلند میکنه و میبره خونش تو کانادا
وقتی در باز شد پسرا ا.ت و کوک رو باهم دیدن .
پسرا :واییییییییییی برگام کوک کارت عالیه
کوک :بزنین به چاک میخوام با لیدی تنها باشم
همه خندیدن حتا ا.ت
رفتن تو اتاق کوک ا.ت رو پرت کرد و گلوش رو گرفت
کوک :دیگه از دستم فرار نکن لیدی
ا.ت :باشه ددی
کوک شروع میکنه به کندن لباس های ا.ت
اما متوجه چیزی میشه
جای کبودی روی سینش
سینش رو محکم فشار میده
کوک :این چیه
ا.ت :ای ....کو..ک دردم ....گر...فت
کوک :جواب منو بده
ا.ت:سئوجون میخواست حالم کنه
کوک :که میخواسذ حاملت کنه اره
ا.ت :آره جونگ کوک
کوک معم نیست دیدمش دخلشو میارم
ات لباس های کوک رو کند
ا.ت:ددی دلم برای ....
- ۹.۸k
- ۲۲ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط