کاش می شد قلب ها آباد بود

کاش می شد قلب ها آباد بود
کینه و غمها به دست باد بود

کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغوشی نداشت

کاش می شد کاش های زندگی
گم شوند پشت نقاب بندگی

کاش می شد کاش ها مهمان شوند
در میان غصه ها پنهان شوند

کاش می شد آسمان غم گین نبود
رد پای قهر و کین رنگین نبود

کاش می شد روی خط زندگی
با تو باشم تا نهایت سادگی
دیدگاه ها (۲)

ﻧﻔﺴﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻫﻮﺍﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﯾﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍ...

ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻠﺦِ ﻻﮐﺮﺩﺍﺭ ﻣﯿﭽﺴﺒﺪﻭَ ﺑﻌﺪﺵ ﯾﮏ ﻧﺦِ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﭽﺴﺒﺪﺗﻼﻗﯽ ﺻﺪﺍﯼ ...

نازکن، عیبی ندارد، نازنین تر میشویبا غم این روزهای من عجین ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط