p

p2
+اما و اگر نداریم( جدی)

*ب... باشهه( با بغض )

+ازم میترسی( پوزخند )

ات ویو

یهو کله خریم عود کرد و بهش گفتم

*از تو( خنده)

+خَندَمکنی؟

🤣🤣

*چشم غره

🤣+

*آشغااال کالج دیر شد

+کالج؟ مگه قراره بریم کالج

*چ.. چ. ی!

+نترس بیبی

*ویو

حقیقتا استرس گرفتم

+ویو

خب من از دشمن بابای ات پول گرفتم تا ات و بدم بهشون
ولی من به ات علاقه داشتمو خب نمی خواستم این کارو بکنم پس ات رو داشتم میبردم عمارت خودم
حداقل اونجا در امانِ


#بی تی اس
#فیکیشن
#فیک اسمات
#شوگا
#یونگی
دیدگاه ها (۶)

p1ات ویو سلام من کیم ات هستم عضو هشتم BTSو دوست دختر جونگ کو...

P3*کجا داری میری؟( با بغض )+داستان رو کامل تعریف کرد *اما خو...

ات ویو: سلام کیم ات هستم. ی دختر بدبخت 20 سالهوقتی که 15 سال...

پایان خیلی تلخی داشت🙂😕

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط