تو دلت سنگ و دلم چشم به در دوخته است

‍ تو دلت سنگ و دلم چشم به در دوخته است
نزن آتش به درختی که خودش سوخته است

به خدا رسم وفا نیست، دلی را ببری
که وفا را، خودش از محضرت آموخته است

چه بگویم به خدایت، که جهان باخبر است
که در این دل چه حریقی که برافروخته است

گل من سرکش و زیباست، دل آراست، ولی
حیف! در سینه جفا و ستم اندوخته است

قصد او چیست؟ که عمری به اسارت ببرد؟
یوسفی را که به صد قافله نفروخته است؟
دیدگاه ها (۰)

حاجی تو خود تگزاس هم واسه دعوای خانوادگی به هم فحش میدن اونم...

این بندهنه تنها سهم شوهر بقیه رو هم بالا کشیده بودهبلکه سهم ...

"مطابق با  آيين نامه از رده خارج كردن خودروهای فرسوده، گواهی...

پول بده مدرسه خوب برو!خب هر کی پول بیشتر بده حقشه مدرسه بهتر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط