تو اگر هنوز عاشقم باشی من زیر بغل کتابی ...

تو اگر هنوز عاشقم باشی ، من زیر بغل کتابی قدیمی دارم
که برای ماهی گیران سیسیل و کارگران مارسی خواهم خواند ...

تو اگر هنوز عاشقم باشی ، من گول نامردان گل به سینه را نمی‌خورم ...

تو اگر هنوز عاشقم باشی ، من باز هم گوش به فرمان توام ...

اگر تنها و بی‌پول شوم ، کیفم را هم گم کنم و حتی پستچی هم
دیگر در خانه‌ام را نزند...

اگر این سوت‌ها که به گوشم می‌رسد ، صدای سوت توست
درهای این تنهایی را که چون سیاره‌ای در مردمکانم می‌چرخند
شکسته و بیرون خواهم آمد و بارها مینویسم که دوستت دارم ...
دیدگاه ها (۱۱)

با سر انگشتانت بر وجودم چنگ که میزنی برهنه می شوم ، داغ ترا...

در من رخنه کن و با میخ فولادین بر سینه ام بکوب ...خستگی های...

عشق به مانند ابر مرا می‌پراکند، محل ولادتم را حذف می‌کند،وس...

دست حواس‌پرتم ستاره‌ای را به زمین می‌اندازد و خفاشی را می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط