همسایه ی من جئون جونگ کوک p

همسایه ی من جئون جونگ کوک ( p⁴¹ )

٪ حالا باید باهاش چیکار کنیم قربان؟

_فعلا میذارم به حال خودش باشه تا ببینم چی میشه

باید بریم و یه چند تا لباس انتخاب کنیم که نسبتا چطوری بگم..

٪ باز؟

_یجورایی اما نه خیلی
احتمال اینکه دقیقه 90 پشیمون شه اونم بخاطر لباس هست

ادم لج بازیه

اما نه زیاد

خیلیم نگرانه

پس نباید زیاده روی کنیم که بترسه و انجامش نده

شاید بهتره اونم با خودم ببرم و ببینم نظرش چیه و چی میخواد ها؟؟

نظرت چیه؟؟

٪ نمیدونم قربان

_توهم که هیچی نمیدونی

فعلا برو انبار تا ببینم باید چیکار کنم

٪ بله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

& از ماشین پیاده شد

کت مشکی ای که در تن داشت رو کمی مرتب کرد

دستی به موهاش کشید و به عقب برد

پاکت سیگارش رو دراورد و دستیارش فندک رو از جیبش دراورد و سیگارش رو روشن کرد

به اطراف نگاهی کرد

یکی از ابرو هاش رو بالا برد

در همون حالت حرکت کرد و به سمت انبار رفت

وارد انبار شد و همونطور که سیگار توی دهنش بود به سمت اون ادمایی که

به صندلی بسته شده بودن نگاهی کرد

_همونان؟

٪ بله قربان همونان

_نیشخند)
خوبه

& همونطور که سیگار توی دهنش بود،

چاقو رو از توی جیبش دراورد

دستیارش کتش رو براش دراورد و تنها چیزی که مونده بود

پیراهن سفیدی که دکمه ی اولش باز بود و شلوار مشکی اتو کشیده ای بود که در تن داشت

با چاقویی که دستش بود به سمتش رفت و گفت

_یه پک میزنی؟
دیدگاه ها (۷)

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p⁴² )& همونطور که سرش پایین بود...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p⁴³ ) & جئون اول به سمت عمارت ر...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p⁴⁰ ) و دید گوشیش توی اون بسته ...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³⁹ ) کلید رو اروم روی در انداخ...

رمان عشق و نفرتپارت4جونگ کوک از شرکت برگشت ات: سلامجونگ کوک ...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part⁸" ...

تک پارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط