مان شازده کوچولو
مان شازده کوچولو
پارت ۶۹
... چند ماه بعد ...
ارسلان: چیشده بانو
دیانا: سری تکون دادم و آروم موهای نفس و نوازش کردم
ارسلان: اخمامو تو هم کشیدم و کنارش نشستم
دیانا: چیزی نیست
ارسلان: میگی یا نه
دیانا: الان بگم چی میشه فقط برات دردسر درست میشه
ارسلان: چونشو گرفتم و مجبورش کردم بهم نگاه کنه
دیانا: سرم و از دستش کشیدم بیرون و سرم و انداختم پایین با انگشتام بازی کردم چیزه امروز توی مدرسه پسر خانم مدیر جلومو گرفت
ارسلان: که چی بشه 😠
پارت ۶۹
... چند ماه بعد ...
ارسلان: چیشده بانو
دیانا: سری تکون دادم و آروم موهای نفس و نوازش کردم
ارسلان: اخمامو تو هم کشیدم و کنارش نشستم
دیانا: چیزی نیست
ارسلان: میگی یا نه
دیانا: الان بگم چی میشه فقط برات دردسر درست میشه
ارسلان: چونشو گرفتم و مجبورش کردم بهم نگاه کنه
دیانا: سرم و از دستش کشیدم بیرون و سرم و انداختم پایین با انگشتام بازی کردم چیزه امروز توی مدرسه پسر خانم مدیر جلومو گرفت
ارسلان: که چی بشه 😠
- ۳.۳k
- ۳۰ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط