پرسه مزن خیال من اینهمه در هوای او

پرسه مزن خیال من ، اینهمه در هوای او
اینهمه ناله سر مکن، ای دل من برای او

نشسته روی پیکرم ، زخم به روی زخم من
بس که به جان خریده ام، غصه ی نابجای او

کوچه به کوچه گشته ام، تا که بجویمش نشان
موی سیه سپید شد ، وا أسفا به پای او

شب همه شب ناله شدم ، تا شنود کسی صدا
آه ولی به سر نرفت ، حوصله ی خدای او

همره من نشد دلش ، تا نرود ز دست من
شکوه برم به نزد_ که ، از دل بی وفای او

از غم هجرش ای خدا ، شکسته سرو قامتم
تمام هستیم دهم ، یکسره در اِزای او......
دیدگاه ها (۱)

یک سبد بابونه از من، دشت وصحرا مال تونسترن، مریم ، همه گلهای...

دشت مان ....اگر گرگ داشت نمی نالیدمنیمی از گله ی ما را سگ ...

هرکه پیشانی او زخم شده مومن نیستپیر وادی شدن ای دوست! به سال...

سلام ای عشق دیروزی،منم آن رفته از یادیکه روزی چشمهایم را،به ...

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط