تو بمان خورشیدم
تو بمان خورشیدم
که تورا کم دارم
راه این روزنه بس تاریک است
پس این پرده توهم دارم
توکه اندوه مرا می دانی ؛
تو مرا می خوانی ؟
من از این فاصله ی کانونی
روز این روزنه را می بینم
که تو را می خوانم
دلم از گردش روزانه ی تو می ترسد
دل من سخت به اندیشه ی تو
محکوم است
... تو بمان خورشیدم ...
که تورا کم دارم
راه این روزنه بس تاریک است
پس این پرده توهم دارم
توکه اندوه مرا می دانی ؛
تو مرا می خوانی ؟
من از این فاصله ی کانونی
روز این روزنه را می بینم
که تو را می خوانم
دلم از گردش روزانه ی تو می ترسد
دل من سخت به اندیشه ی تو
محکوم است
... تو بمان خورشیدم ...
- ۱.۴k
- ۰۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط