وقتی میگم هیچکس یعنی دقیقا هیچکس

وقتی میگم هیچکس، یعنی دقیقا هیچکس
روزای زیادی باید بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش ،،
تا باورش بشه از بقیه به‌ جز یه اسم و چندتا خاطره‌ی کوچیک چیزی براش نمیمونه ،،
بیست سال، چهل سال، هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار کردن اسم روی اسمه ،،
برای جایگزین کردن خاطره جای خاطره اما حاصل جمع همشون میشه صفر ،،
یه روز میشینی عمرت رو ورق میزنی،
سیر تا پیازت رو واسه خودت تعریف میکنی ،
اینجاس که میفهمی چقدر برای «هیچ‌کس» نگران شدی ،
چقدر برای «هیچ‌کس» غصه خوردی ،
چقدر برای «هیچ‌کس» دلتنگ شدی
چقدر برای «هیچ‌کس» دعا کردی ،
چقدر با تمام وجود برای «هیچ‌کس» بودی ،
یه روز به خودت میای و به اطرافت نگاه میکنی...
«هیچ‌کس» نیست
دقیقا «هیچکس» .

#ناشناس
دیدگاه ها (۴۱)

مــــعناے زنده بـودن منبا تو بـودن استنزدیڪ ، دورسـیر، گرسـن...

تنـهایی، رنج عظـیمِ به دوش ڪشیدن خاطره هاستو خـیال تو نقش پر...

غصه زیاد است ،ولی خوردنی نیست ...غصه ها را نباید خورد باید د...

نیامدنت اردیبهشت م را بی اعتبار کرد‌؛ حیفِ خیابان هایی که بی...

خوب امروز تولد داریم! تولد یه اهنگ قشنگ یه اهنگی که بر خلاف ...

قسمت اولجنی: خب خب خب دختر تو چقدر چاق شدی ( به خودش میگه ) ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط