در آخرین نامه ات از من پرسیده بودی

در آخرین نامه ات از من پرسیده بودی
که چه سان تو را دوست دارم؟

عزیزکم، همچون بهار 
که آسمان کبود را دوست دارد.

همچون پروانه ای در دل کویر
یا زنبور کوچکی در عمق جنگل
که به گل سرخی دل داده است
و به آن شهد شیرین اش.

آری، من اینگونه تو را دوست دارم.

همچون برفی بر بلندای کوه
یا چشمه ای روان در دل جنگل
که تراوش ماهتاب را دوست دارد

عزیزکم
آنگونه که خودت را دوست داری
آنگونه که خودم را دوست دارم
همانگونه دوستت دارم
#شیرکو_بیکس
☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘
دیدگاه ها (۱)

بیا که مانده شرابی به جامِ باده هنوزبیا که عشق به امیدت ایست...

از این تنهایی هزارساله خسته ‌اماز این که صدای تو را بشنوم , ...

‌ ای ماه ترین دلخوشی روی زمینمبگذار که چشمان تو  را  سیر ببی...

می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب رامی‌جویمت چنان که لب تشنه آب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط