دوست داشتن رو دوست داشتم

''دوست داشتن'' رو دوست داشتم...
یه حس ملموسی بود که خوشیش به آدم جون میداد...
اما میدونی چیه؟!
کافیه عکس العمل مقابلش یه ''نون'' باشه کنار مصدرش...
اون وقته که جون گرفتن که هیچ.. یه عالم آدم هم بریزن سرت که یذره رو فرم بیارنت نمیتونن....
نه اینکه نخوای برگردیااا نه!
یه بغض چند ثانیه ای ته گلوت رو قلقلک میده و یه چیزایی رو یادت میاره که نباید...
و باز هم تورو برمیگردونه به دنیای خودت...
دنیایی که وابستگیات کم میشه...
زبونت تلخ میشه...
جنست سخت میشه...
ولی چشمات...چشمات هنوزم تره...
#فائزه_فلاح
دیدگاه ها (۱)

ولی اینکه ا‌دما صبح بیدارشن مسیج صبح بخیر بدن کار سخت و عجیب...

من چقدر دلم خوش بود!فکر می کردم پاییز که برسد، خودت را می رس...

p⁹+ جوک خوبی بودپسر فورا ات رو از ته دل محکم بغل کرد.. _ ببخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط