me My many years of lov
me: My many years of lov
Part:⑥⑤
ویو ساعت ⁶
رفتم یه دوش گرفتم و اومدم بیرون مو هامو خشک کردمو اون لباس گوفتیو پوشیدم مو هامو شونه کردم عطر مو زدم بخاطر آب. یخ ورم صورتم خوب شده بود و به روبه قبل رسیده بود میکاپ نکردم چون خودم قشنگ بودم فقط یه تینت و لیب گلاس زدم عطر مورده علاقمو زدم که با رایحه وانیلی کاراملی بود یه کفش با لباسم انتخاب کردم پوشیدم لباسم زیاد باز بود فکر کنم بابام میخواد دلبری کنم تا کوک برگرده یه لبخند تلخ به خودم زدمو نگاه به ساعت کردم⁷بود رفتم از اتاقم بیرون مهمونا در حال احوال پرسی بودن که با صدای پاشنه کفشم همه نگاهشون به من افتاد اون افریته خانومو دیدم چه دختر عنی بود کل اندامم مشخص بود یه پسر دیگه هم کنارشون بود که فکر کنم داداش عفریته بود وقتی پایین رسیدم با یه لبخند فیک که همه رو فریب میداد که خوشحالم به طرفشون رفتم به همه سلام کردم تا رسیدم به عنتر خانوم دستشو به طرفم دراز کردم منم دست دادم بهش و ناخونای تیزمو کردم داخل دستش بعدش رقتم سمت اون پسره
علامت پسره؛
علامت کونیه(دختره) خن
؛ سلام زیبا
☆سلام(لبخند)
؛ مشالا خیلی خوشگلی
☆مچکرم شما هم زیباید
♡عشقمممم(به طرف میونگ)
☆سلام قشنگم
♡خوبی حالت خوبه
☆آره خوبم(لبخند فیک)
ویو میونگ
رفتیم نشستیم که بعد شام گفتن برسم جرعت حقیقت دست اول به منو اون کونیه افتاد اون باید میگفت
خن: جرعت یا حقیقت
☆جرعت
خن: آرایشتو پاک کن(پوزخند)
☆ندارم که پاک کنم ولی چون باور نمیکنی باشه... آجوما میشه پد برام بیاری
آجوما: بله حتما
ویو میونگ
برام اوردش و منم کل صورتمو بجز لبم باهاش مالیدم و اورم جلو که یهو چشمای همشون از حدقه اومد بیرون چوننننن... من آرایش نداشتم همینجوری قشنگ بودم
خن: امکان نداره
☆فعلاً که داره عفریته(پوزخند)
♡هه (پوزخند)
~خواهر من طبیعیه مثل بعضیا سوسن کیلویی نیست(تیکه میندازه)
خن: ایششش(حرصی)
-تهیونگ مواظب حرف زدنت باش
☆تهیونگ فقط در برابر کفتار از خواهرش دفاع کرد(سرد و جدی)
-میونگ حرف دهنتو بفهم(عصبی)
☆مثلاً میخوای چیکار کنی بزنی داخل گوشم شلاقم بزنی یا نه هولم بدی سرم بخوره به پله خونریزی کنم یا میندازیم داخل استخر تا آبروم بره تو همینجوریش بد ترین ضربه بهم زدی اونم برای بار دوم(سرد و جدی با بغض نا معلوم و آخرشو محکم میگه)
-ازت متنفرم میدونی چرا؟ چون همش دورم هرزگی میکنی پیش همه پسرا این کارو میکنی از لباست معلومه(پوزخند عصبی)
☆خیل خب قبول من هرزم و لباس. کوتاه میپوشم ولی اون کناریت چیه؟ بزار خودم بگم یه هرزه که معلوم نیست کجا بوده و زیر خواب چه کسایی بوده(سرد جوری سرد میگه که فکر میکنی داره با شمشیر میکشتت)
-حرف دهنتو بفهم حرومزادع (یکم بلند)
☆نمیفهمم میخوای چی کار کنی ها (داد)
-کاری میکنم آرزوی مرگ کنی(بلند و عصبی)
☆هه همین الانش یه مرده متحرکم عوضییی همشم بخاطر تو هست چرا یهو منو عاشق خودت کردی و بعد ولم کردی(داد)
-میونگ گم شو چشمام نبینتت حوصله قیافه نحستو ندارم(عربده)
☆کس شعر نگو همش یه نقشه بود همش یه نقشه بود تا فقط خوش بگذرونی مگه نه(داد)
-هه درسته و تو هم خوب هرزگی کردی(عصبی و خنده عصبی)
☆گوه نخور من مث اون کفتار بغلت نیستم که زیر خواب کسی باشم یا هرزگی کنم(داد)
ویو میونگ
Part:⑥⑤
ویو ساعت ⁶
رفتم یه دوش گرفتم و اومدم بیرون مو هامو خشک کردمو اون لباس گوفتیو پوشیدم مو هامو شونه کردم عطر مو زدم بخاطر آب. یخ ورم صورتم خوب شده بود و به روبه قبل رسیده بود میکاپ نکردم چون خودم قشنگ بودم فقط یه تینت و لیب گلاس زدم عطر مورده علاقمو زدم که با رایحه وانیلی کاراملی بود یه کفش با لباسم انتخاب کردم پوشیدم لباسم زیاد باز بود فکر کنم بابام میخواد دلبری کنم تا کوک برگرده یه لبخند تلخ به خودم زدمو نگاه به ساعت کردم⁷بود رفتم از اتاقم بیرون مهمونا در حال احوال پرسی بودن که با صدای پاشنه کفشم همه نگاهشون به من افتاد اون افریته خانومو دیدم چه دختر عنی بود کل اندامم مشخص بود یه پسر دیگه هم کنارشون بود که فکر کنم داداش عفریته بود وقتی پایین رسیدم با یه لبخند فیک که همه رو فریب میداد که خوشحالم به طرفشون رفتم به همه سلام کردم تا رسیدم به عنتر خانوم دستشو به طرفم دراز کردم منم دست دادم بهش و ناخونای تیزمو کردم داخل دستش بعدش رقتم سمت اون پسره
علامت پسره؛
علامت کونیه(دختره) خن
؛ سلام زیبا
☆سلام(لبخند)
؛ مشالا خیلی خوشگلی
☆مچکرم شما هم زیباید
♡عشقمممم(به طرف میونگ)
☆سلام قشنگم
♡خوبی حالت خوبه
☆آره خوبم(لبخند فیک)
ویو میونگ
رفتیم نشستیم که بعد شام گفتن برسم جرعت حقیقت دست اول به منو اون کونیه افتاد اون باید میگفت
خن: جرعت یا حقیقت
☆جرعت
خن: آرایشتو پاک کن(پوزخند)
☆ندارم که پاک کنم ولی چون باور نمیکنی باشه... آجوما میشه پد برام بیاری
آجوما: بله حتما
ویو میونگ
برام اوردش و منم کل صورتمو بجز لبم باهاش مالیدم و اورم جلو که یهو چشمای همشون از حدقه اومد بیرون چوننننن... من آرایش نداشتم همینجوری قشنگ بودم
خن: امکان نداره
☆فعلاً که داره عفریته(پوزخند)
♡هه (پوزخند)
~خواهر من طبیعیه مثل بعضیا سوسن کیلویی نیست(تیکه میندازه)
خن: ایششش(حرصی)
-تهیونگ مواظب حرف زدنت باش
☆تهیونگ فقط در برابر کفتار از خواهرش دفاع کرد(سرد و جدی)
-میونگ حرف دهنتو بفهم(عصبی)
☆مثلاً میخوای چیکار کنی بزنی داخل گوشم شلاقم بزنی یا نه هولم بدی سرم بخوره به پله خونریزی کنم یا میندازیم داخل استخر تا آبروم بره تو همینجوریش بد ترین ضربه بهم زدی اونم برای بار دوم(سرد و جدی با بغض نا معلوم و آخرشو محکم میگه)
-ازت متنفرم میدونی چرا؟ چون همش دورم هرزگی میکنی پیش همه پسرا این کارو میکنی از لباست معلومه(پوزخند عصبی)
☆خیل خب قبول من هرزم و لباس. کوتاه میپوشم ولی اون کناریت چیه؟ بزار خودم بگم یه هرزه که معلوم نیست کجا بوده و زیر خواب چه کسایی بوده(سرد جوری سرد میگه که فکر میکنی داره با شمشیر میکشتت)
-حرف دهنتو بفهم حرومزادع (یکم بلند)
☆نمیفهمم میخوای چی کار کنی ها (داد)
-کاری میکنم آرزوی مرگ کنی(بلند و عصبی)
☆هه همین الانش یه مرده متحرکم عوضییی همشم بخاطر تو هست چرا یهو منو عاشق خودت کردی و بعد ولم کردی(داد)
-میونگ گم شو چشمام نبینتت حوصله قیافه نحستو ندارم(عربده)
☆کس شعر نگو همش یه نقشه بود همش یه نقشه بود تا فقط خوش بگذرونی مگه نه(داد)
-هه درسته و تو هم خوب هرزگی کردی(عصبی و خنده عصبی)
☆گوه نخور من مث اون کفتار بغلت نیستم که زیر خواب کسی باشم یا هرزگی کنم(داد)
ویو میونگ
- ۷.۵k
- ۱۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط