سناریو تی اکس تی
موضوع : وقتی چند باری توی فن ساین دیدنت و عاشقت شدن :
یونجون : خیلی دوستت داره و با کارهاش عشقش رو بهت نشون میده 😆
سوبین : بخاطر کمپانی ساکت میمونه و از دور عاشقت میمونه ( ای خودا 🥺🤧 )
بومگیو : اصلا به کمپانی هیچ اهمیتی نمیده و خیلی رک باهات حرف میزنه و ازت درخواست میکنه تا باهم قرار بزارید و باهام قرار میزارید ( ا/ت هم که از خدا خواسته 🤣 )
تهیون : خیلی خجالت میکشه که بهت بگه برای همین تصمیم میگیره با یک کاری بهت بگه که عاشقته و توی این کار موفق نمیشه که هیچ بدتر گند میزنه تو همه چی ( بچم 🥲❤️🩹 )
کای : از یونجون مشورت میگیره اما یک دفعه بومگیو همه چی رو میشنوه و به همه ، همه چیز رو میگه و کمپانی هم میفهمه و کای بیچاره هم دیگه پشیمون میشه و تصمیم میگیره دیگه هیچ وقت عاشق نشه 🥲
یونجون : خیلی دوستت داره و با کارهاش عشقش رو بهت نشون میده 😆
سوبین : بخاطر کمپانی ساکت میمونه و از دور عاشقت میمونه ( ای خودا 🥺🤧 )
بومگیو : اصلا به کمپانی هیچ اهمیتی نمیده و خیلی رک باهات حرف میزنه و ازت درخواست میکنه تا باهم قرار بزارید و باهام قرار میزارید ( ا/ت هم که از خدا خواسته 🤣 )
تهیون : خیلی خجالت میکشه که بهت بگه برای همین تصمیم میگیره با یک کاری بهت بگه که عاشقته و توی این کار موفق نمیشه که هیچ بدتر گند میزنه تو همه چی ( بچم 🥲❤️🩹 )
کای : از یونجون مشورت میگیره اما یک دفعه بومگیو همه چی رو میشنوه و به همه ، همه چیز رو میگه و کمپانی هم میفهمه و کای بیچاره هم دیگه پشیمون میشه و تصمیم میگیره دیگه هیچ وقت عاشق نشه 🥲
- ۱۵.۹k
- ۱۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط