از ابتدای نون و قلم شاعرت شدم در اولین نگاه گلم

از ابتدای" نون و قلم " شاعرت شدم. در اولین نگاه ،گلم ... شاعرت شدم. روزی که دستمان سر ِ یک حسّ آتشین پیوند خورده بود به هم ... شاعرت شدم. وقتی دلم به عشق تو لرزید ،پشت هم مانند قلب خسته ی " بم"... شاعرت شدم. شاید که باورت نشود خسته‌ام از این... اما به جان عشق قسم ،شاعرت شدم. دیدم رسیدنم به تو هی سخت می‌شود در "گیرودار " این همه غم شاعرت شدم
#عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

مثل باران بهاری که نمیگوید کِی  بی خبر در بزن و سر زده از را...

حوالی بعضی ها آنقدر هوادلچسب استکه دوست دارییک خانه نقلی کنا...

گل های قالی را رج به رج با طرح لبخند تو بافتم و کنار گلدان ا...

کنج این خیابان بی انتها و تاریکدختری با گیسوان مشکیکز کردهاز...

عضوهای جدید ( پارت ۱۱ )

ویو یونجو : شروع کردیم به غذا خوردن ومن هنوز هم حالم بد بود ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط