رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت ملیسا

#پارت_۶۸

ملی: اه اعصابمو خورد نکن ، چیکار داشتی حالا!
+ میگم رها زنگ زد شام بریم خونه شون!
ملی: من با رها توبهشتم نمیرم!!
+اگ نیای چطور تنهات بزارم برم!
ملی: راه حلش ساده س ، خب توعم نمیری!
+ برو بابا ، زود اماده میشی همین!
اگرم نیای تنها نمیمونی زنگ میزنی سامی میاد میری خونه شون!
ملی: باشه باشه میام!
+ خوبه!
رفتم تو اتاقم که اماده شم گوشیمو برداشتم و پی امای گپوخوندم!
گوشیو پرت کردم رو تختم و اماده شدم...
در اتاق زده شد
ملی: داداش بیام تو؟ با صحنه های زشت مواجه نشم!
+ ملیس گمشو بیا تو
درو باز کرد : هان!!!!!!؟
+چیه!؟
ملی: چرا تیپ زدی!
+ جانم؟
ملی: میگم عروسی ک نیست اخه!
+بد شده!؟
ملی: خیلی خوشتیپ شدی داداشم! ولی زیادیه دیگه! بزار ی عکس بگیرم ازت!...

ترانع
مشغول بررسی تایمای کلاسای هفته اول بودم که صدای پی ام گوشیم بلند شد
ملیس بود، بازش کردم
ملی : وقتی لج کرده میخاد شام بریم خونه رها اینا! ی عکسم از ماهور
واخ این دیگ چیه اصا! ی پیرهن جدب سورمه ای موهاشم خیلی قشنگ داده بود بالا دیووثِ جذاب!
هر گهی میخای بخور ته ش هیچکی با اخلاق سگت راه نمیاد!
پی دادم : برید خوشبگذره، حواست ب اینا باشه ها!
ملیس : چشم قربان گزارش لحظه ب لحظه میدم!!
_ زهرمار
ملیس: ممنون که انقد دوسم داری!
_ خواهش میکنم فعلا!
ملیس: بابای

ماهور
حرکت کردم ک ملیس ضبطو روشن کرد...

🗣 Amirabbas Golab
Amin Ghobad
🎵 Lanat

سفیدی و چشمات سیاه سیاه
چشام توی شطرنج تو مات شد
روزی که موهاتو شرابی زدی
یکی دائم الخمر موهات شد

میخاست اهنگو قطع کنه ک نذاشتم...!

ازت ضربه خوردم هلاکم نکن
چقدر پشت پاهاتو محکم زدی
هنوز فکر سرگیجه های تو ام
همون لحه هایی که دورم زدی

لعنت به تنهایی و تنهایی و تنهایی
لعنت به این سیگار های کنت نعنایی
لعنت به هر کی غیر من , باب دل دل تو بود
به فندکی که کادوی ناقابل تو بود

تو رو تو کدوم کوچه گم کردم
بیا بی قراریمو سرکوب کن
به سمتم به فکر عقب گرد باش
من بخت برگشتو خوب کن

به دادم برس , اعتیادم به تو
ریه هامو خاکستری میکنه
کدوم خونه دیوونگی منو
یه شب پیش تو بستری میکنه

لعنت به تنهایی و تنهایی و تنهایی
لعنت به این سیگار های کنت نعنایی
لعنت به هر کی غیر من , باب دل دل تو بود
به فندکی که کادوی ناقابل تو بود

ملیس: تو و این اهنگا!؟ اونم این!
+جدیدا گوش میدم!
ملیس: جالبه! خوبه یعنی! تغییر مفیدیه!
سرمو تکون دادم.
ملیس: ماهور!
+جونم
ملی: کم کم داری ب ی ادم معمولی تبدیل میشی! خوشحالم
+ مرض!
رسیدیم دم در خونه شون
ملی: هووف چق از این دختره بدم میاد!
اصلا مث رامین نیست.
+ دیدتو عوض کن!
ملی: چرا اونوق!؟
+همینجوری
ملی: فعلا همچین قصدی ندارم داداشم!
+هر جور راحتی ولی اونجوری ک فک میکنی نیست!
ملی : میبینیم!
+باشه بحث بی فایده س پیاده شو...

#دورترین_نزدیک
#میم_نون

#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #تنهایی #عشق #خاصترین #تکست_خاص #عاشقانه #دخترونه