خدا به حق دل عاشقان سرگردان

خدا ، به حق دل عاشقان سرگردان

مرا به آنچه که بودم دوباره برگردان

به کدخدایی ِ آبادی ِ به دور از عشق

نه این رعیّت ِخانه خراب و سرگردان

یقین که عشق و غمش حکم نان انسان است

ولی امان که اگر در گلو بماند نان

جناب ِعشق عجب باغبان بی رحمی ست

دو لاله چیدن از آن باغ و اینهمه تاوان؟!

به قدر قدرت هرکس ستم سزاوار است

مگر که بید چه دارد برابر طوفان؟!

خدا ، بریده ام از عشق و زندگی دیگر

به آیه آیۀ ی توبه ، به جان الرّحمن
دیدگاه ها (۴)

ﺗﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺩﻟﻢ ﺩﯾﺪ ﺍﻣﺎﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺖ ﭼﻪ ﺳﺮﺍﺑﯽ ﺩﯾﺪﻩﻣﻨﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﭼﻪ ...

ما را نتوان پخت که ما سوخته ایمآتش نتوان زد که برافروخته ایم...

در این سرای بیکسی کسی دم از وفا نزدبر این غریب بینوا کسی دم ...

بس شنیدم داستان بی کسیبس شنیدم قصه ی دلواپسیقصه ی عشق از زبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط