همیشگیم

#همیشگیم🫶🏻🩵🩷
#پارت.3

لیزگه:ولش کننن(یازگی رو کشید عقب)
رجب:آی سرممم
لیزگه:خوبی داداش
رجب:خوبم‌خوبم
یازگی:(طلبکارانه به رجب نگاه میکرد)
رجب:من میرم کافه(تنه زد به یازگی بعدش رفت)
(یازگی دستشو سمت ملیس دراز کرد تا کمکش کنه بلند بشه)
ملیس:(دست یازگی رو گرفت بلند شد)
یازگی:خوبی؟
ملیس:آره ممنون
یازگی:خواهش میکنم
ملیس:(رفت نشست رو صندلیش)
یازگی:ییعت من میرم حیاط قدم بزنم
ییعت:باش
(یازگی رفت حیاط)
(لیزگه پشت سرش بدو بدو رفت)
لیزگه:یازگیی وایساا
یازگی:(وایستاد)
لیزگه:ام‌ چیزه من لیزگم لیزگه اوستا
یازگی:خوشبختم
لیزگه:اومم منم ببخشید تو‌کلاس‌ انگار یکم تند رفتار‌کردم
یازگی:منم اشکال نداره
لیزگه:امم چیزه میگم بیشتر با هم آشنا بشیم
یازگی:حتمااا......بریم کافه؟
لیزگه:آرهه
(رفتن کافه جفتشونم قهوه سفارش دادن)
(ملیس اومد تو‌ کافه رفت پیش یازگی)
ملیس:ام چیزه یازگی
یازگی:بله
ملیس:مرسی که ازم دفاع کردی
یازگی:خواهش کنم عزیزم یه لحظه عصبی شدم🫠
ملیس:خب‌ من برم
یازگی:بیا بشین نرو
لیزگه:آره نرو بیا باهم آشنا بشیم🙂🤭
ملیس:واقعا؟
یازگی:آرههه
ملیس:باشهه
(نشستن داشتن حرف میزدن)
(رجب اومد)
رجب:لیزگه
لیزگه:هوم
رجب:بیا کارت دارم
لیزگه:باش....الان میام بچه ها
(رفتن یه گوشه)
لیزگه:ها چیه بگو
رجب:....
دیدگاه ها (۰)

#همیشگیم🫶🏻🩵🩷#پارت.4رجب:خوب گرم گرفتینالیزگه:ارهه باهاشون صمی...

#همیشگیم🫶🏻🩵🩷#پارت.5یازگی:نه لیزگه:چراایازگی:خب اومدیم دیدی چ...

#همیشگیم🫶🏻🩵🩷#پارت.2(یهو در باز شد و ملیس اومد داخل)ملیس:سلام...

#همیشگیم🫶🏻🩵🩷پارت.1یازگــــی:صبح از خواب پاشدم رفتم سمت دستشو...

#آرزویی_رویایی 🦋🎂پارت⁴ماری:عشقمکوک:بیبجینو:کوک؟کوک:جونم بیبم...

P1🍯//𝒜 𝓂ℴ𝓃𝓉ℎ 𝒶ℊℴ&بابایی -جون دلم &کی میزارن مامانو ببینیم؟-د...

من و ملاقات با BTSpart«۵»سریع رفتم درسامو خوندم بعدش رفتم یه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط