چشمانت رامی بوسم

چشمانت را می بوسم
که گریسته اند برای عشق

لبانت را
که سکوت کرده اند برای عشق
وگونه هایت را
که از عشق داغ است
برای دل بی تابت اما
چه می توانم کرد
جز دوست داشتن تو..
دیدگاه ها (۱)

در آغـــوشـم بگیــر ڪہ بہ امنیــت آن محتـاجمبہ شانــہ هایــت...

دڪمہ‌هاے پیـراهنت رایڪی یڪی باز می‌ڪُنمبا هر دڪمہ‌اے ڪہ باز ...

‌ تا تب لبهای تو میگیرد ازمن ،اختیارمیشوم تسلیمِ آشوبِ دلِ ب...

سرم که به شانه ات برسدتمام است:همه ی دردها، همه ی اشکها... ....

چشم‌هایت را که تصور می‌کنم،تمام جهانم آرام می‌شود،انگار عشقب...

رها🍂 تو را برای تمام روزهای خوبی که هنوز نیامده است می خواهم...

...در وصف چشمان تو، زبان از گفتن و قلم از نوشتن عاجزند!چشمان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط