کریسمس
"آندیا به من نگاه کن من قرار نیست تورو ول کنم و از دوست داشتنت دستت بکشم اینو بارها بهت ثابت کردم حتی اگه قرار باشه از آیدل بودنم و همچی دست میکشم اما تو نه آسون به دستت نیوردم یکبار بخاطر اون اشتباه و تصادف کم بود از دستت بدم و میدونی بعدش چی میشد ؟منم میمردم من بدون وجود نداره اوک ؟پس دیگه نبینم که چشمای قشنگتو بخاطره چیزای الکی اذیت کنی باشه تو فقط برای یه دلیل میتونی گریه کنی "
و همینطور که حرف میزد توی گردن درخت رفت و گازی محکمی گرفت که هم باعث خنده آروم آندیا و کبود شدن گردنش شد
"توی تخته "
آندیا حالا که آروم شده بود بوسه ای روی گونه و کک ومک های فلیکس که عاشقشون بود گذاشت و خواست جوابش رو بده که با صدای در و بعدش هان که فلیکس رو صدا میزد ساکت شد
"فلیکس کجایی پسر به جنب دیگه بخاطره تو مجبور میشیم دیر بریم تا شام امشب گردنت نیوفتاده بدو بیا "
فلیکس بعد از گفتن الان میام
دوباره نگاهشو به دختر داد و بوسه آرومی به لب های دختر زد و با گفتن اینکه چقدر دوسش داره به صحنه برگشت و میتونست نگاه های عاشق دختر رو روی خودش حس کنه و این باعث کلی انرژیش و سرحال شدنش میشد و خوشحال بود که اونو رو داره
#فلیکس #استریکیدز #فیک
و همینطور که حرف میزد توی گردن درخت رفت و گازی محکمی گرفت که هم باعث خنده آروم آندیا و کبود شدن گردنش شد
"توی تخته "
آندیا حالا که آروم شده بود بوسه ای روی گونه و کک ومک های فلیکس که عاشقشون بود گذاشت و خواست جوابش رو بده که با صدای در و بعدش هان که فلیکس رو صدا میزد ساکت شد
"فلیکس کجایی پسر به جنب دیگه بخاطره تو مجبور میشیم دیر بریم تا شام امشب گردنت نیوفتاده بدو بیا "
فلیکس بعد از گفتن الان میام
دوباره نگاهشو به دختر داد و بوسه آرومی به لب های دختر زد و با گفتن اینکه چقدر دوسش داره به صحنه برگشت و میتونست نگاه های عاشق دختر رو روی خودش حس کنه و این باعث کلی انرژیش و سرحال شدنش میشد و خوشحال بود که اونو رو داره
#فلیکس #استریکیدز #فیک
- ۲.۴k
- ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط