تصور کن تیهونگ مافیا

ناهار و خوردم فقط موقعی که تیهونگ به ادمین گفت برو مدرسه مافیا داشتم از خنده پاره میشدم ( درد) مشقمو نوشتم ولی چرخیدم گوشیم چک کردم دیدم فردا هم امتحان شلیک با تفنگ دارم هم دفاع شخصی وای بد بخت شدم
( نوش جانت به من میخندی دارم برات )
رفتم تو اتاق تیهونگ
تیهونگ : حیوان در بزن
ا.ت : ددی
تیهونگ : بنال
ا.ت : فردا امتحان شلیک با تفنگ دارم و دفاع شخصی
تیهونگ : خب به ( تیهونگ جان کاری نکن این پارت رو گذارش کنن ها)
ا.ت : منظورم اینه بهم کمک می‌کنی چون هیچی یاد نگرفتم
تیهونگ : راستی می‌دونستی قرار از فردا من معلم این دوتا باشم
ادمین :😛
ا.ت : یعنی امتحان فردا هم با توع
تیهونگ : اره
ا.ت : بد بخت شدم
تیهونگ : بیا تو حیاط تا بهت یاد بدم
ویو ا.ت
رفتیم تو حیاط اول از دفاع شخصی شروع کردیم خدایی خیلی سخت بود شلیک هم تمرین کردیم
تیهونگ : فردا باید نمره ی +A بگیری ها وگرنه به ادمین میگم تسبیح بیاره
ادمین : تسبحیام دادم دوستم برای جونکوک خواهرش
ا.ت : عه جونکوک مدرسه ما
ادمین : نه الاغ یکی دیگه
تیهونگ : هوشه درست حرف بزن با بچه من
ادمین : من اصلا رفتم
____________________
بقیشم پارت بعد
دیدگاه ها (۹)

#هیت_دادن_رو_تموم_کنید

اصکی اجباری

تصور کن تیهونگ مافیا

تصور کن تیهونگ مافیا

چند پارتی نامجوندرخواستیگفتم وسط فیک قلب یخی یک چند پارتی با...

این میم ازش از همه اعضا هس که من ندارم(بیا پایین)

تک پارتی سروشخصیت کم آوردم🤣 به بزرگی خودتون ببخشید دیگه.ویو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط