کاش سوره ای به نام پدر بود

کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست...
دیدگاه ها (۲)

قشنگه n_n

نایس ^_^

جییییییغ سلاممممممم من از مسافرت اومدم واااااای عالی بود کنا...

جیییییییییییغ یه ماه دیگه زنعمو میشم ای خداااااا این لباس و ...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

"رقابت مرگبار در بهشت"هواسنگین بود،جنگل اسرارآمیز باهرقدم ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط