کاش سوره ای به نام "پدر" بودکه این گونه آغاز میشد:قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهدو قسم بر چشمان همیشه نگرانت...قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاندو قسم بر غربتت،وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست...