My attractive vampire P

My attractive vampire🩸🖤 (P33)

تهیونگ : (رفت)
بعد از اینکه تهیونگ رفت سرم کوبوندم تو دیوار.
ا.ت : نههههه!!!!!! حالا فردا همه میفهمن با تهیونگ ازدواج کردم اگه این اتفاق بیفته ممکنه همه از من متنفر باشن(گریه)

چند مین بعد :
بعد از چند دقیقه گریه کردن بلند شدم برم بخوابم و یادم افتاد تکالیف هام رو انجام ندادم پس رفتم همه اش رو انجام دادم و رفتم اتاق و تهیونگ قشنگ تو تخت خوابیده بود.
داشتم فکر میکردم که چرا انقدر با من سرد شده؟ خواستم دراز بکشم که یه سر درد بدی اومد سراغم سریع شقیقه هام رو ماساژ دادم تا درد سرم بره...که با ناله ی بلند از من افتادم از تخت و همینطور سر دردم داشت ادامه میداد و چشمام تاریکی میدید.
ا.ت : Aaahhhhhhhhh
تهیونگ : ا.ت..؟(نگران)

دیدم تهیونگ اومد سراغم و تهیونگ با نگرانی و شوکه سعی کرد کمکم بکنه که یهو تصویری قدیمی تو ذهنم اومد..تصویری که یکی یه نفر رو میکشت...اون چهره ی زن....؟ اون دختر قربانی...ل...ی..لیا؟..
تهیونگ : ا.ت!!

با صدای تهیونگ به خودم اومدم که از استرس اضطراب چشمام تا ته گرد شده بود.
ا.ت : ل...ی...لیا؟
تهیونگ : لیا؟ لیا مگه چش شده؟ چیزی دیدی؟
ا.ت : .....

همینطوری گیج شده بودم با کمی فکر کردن به خودم فهمیدم که اینا واقعی بودن اون دختر قربانی من بودم اون زن لیا بود...یعنی کسی که...من..رو کشته....؟ امکان نداره(شوکه+)

تهیونگ : هی ا.ت چیشده؟
ا.ت : تهیونگ من...از لیا میترسم (گریه)
تهیونگ : هی چیشده ؟(بغلت کرد)
ا.ت : همیشه سعی می‌کنه من رو تحت تاثیر قرار بده (گریه )

از زبان تهیونگ : میدونستم یه چی دیده تو ذهنش ولی وقتی حرف از لیا شد که با ا.ت چیکار می‌کنه خون جلو چشمام رد میشد...نکنه که لیا ا.ت رو کشته بود ؟

تهیونگ : چی دیدی تو ذهنت؟
ا.ت : من...؟

موندم چی بگم؟ جرئت نمیکنم حتی زبونم باز کنم...ولی همچنان تصویر خون و لیا تو زندگی گذشته ام تو ذهنم اکران میشد.
ا.ت : میشه..‌بخوابیم ؟

تهیونگ "وقتی فهمیدم میخواد بخوابیم به آرومی سر تکون دادم ولی میدونستم کار لیا بود از وقتی که لیا به ا.ت تیکه می انداخت فهمیدم غیر از لیا هیچکی از ا.ت متنفر نبود یا حتی جرئت نمی‌کردن به ا.ت نزدیک بشن..اگه...الان شدم پادشاه خودم با کلی جرئت لیا رو به گرگینه ها میدادم.

تهیونگ : اگه اصرار داری بخوابیم بیا (لبخند)
دیدگاه ها (۱)

My attractive vampire🩸🖤 (P34)با همدیگه خوابیدیم تا صبح...داش...

My attractive vampire🩸🖤 (P35)میخواستم به زن کمک کنم بلند بشه...

My attractive vampire🩸🖤 (P32)داشتم تکالیفم انجام میدادم که و...

My attractive vampire🩸🖤 (P31)از حرفش قطره ای از چشمم اشک ریخ...

تکپارتی درخواستی اسمات از ته ته

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط