زمستان

زمستان....
دستان خالی پدری بود
که پشت درب مانده اما
توان در زدن نداشت




#امیرعلی_قربانی
دیدگاه ها (۳۴)

بارالهااین بار پیامبری بیاورکه ما را از دست خودمان نجات دهدم...

من دیده‌اممرگ تنها یک بار نیست#امیرعلی_قربانی

باز شب از راه رسیدتهی از من پر از خیال توو حکایت تکراری هر ش...

کبوتر جلد بام تواماسیر طوفان اگر گشتماگر دور شدمدلواپس نباشآ...

شرابی تلخ می خواهم بیاور درد بسیار استکه من می سوزم و می ساز...

سعید نصرالهی. Saeid. Nasrolahe

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط