جان ندارد هر که جانانیش نیست

جان ندارد هر که جانانیش نیست
تنگ عیشست آن که بستانیش نیست

درد عشق از تندرستی خوشترست
گر چه بیش از صبر درمانیش نیست



سعدی
#خاص
دیدگاه ها (۳)

مــن به باغٖی باغــبانی می ‌کــنــم با چــشــم تــر کز درختش...

مادربزرگحواسش به شمعدانیهابودگاه حتی همینکهچرخی میزد کنارحوض...

یاد ان روزی که ماهم"اب،بابا"داشتیمدفتر مشق الفبا داشتیمسفره ...

تار میبینم دیگر نمیخواهم چیزی ببینم هیچ چیز خوبی دنیا ندارد ...

عشق خود مقدست

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط