پارت

پارت 40

ویو ته

مینا این دست و اون دست کرد و بلخره رفت داخل و نسشت پیش مامانشو گریه کرد ‌‌..

مینا: م.. مامانن خوبی فداتشممم😭

(اما مامانش بدون توجه بهش رو به من کرد وگف...

مامان مینا: میدونم دخترمو سیقه کردی ... آقای کیم .. کوچکترین ناراحتی به دل تنها فرزندم بندازی بدون که آه و نفرینم دامنتو میگیره ...

مینا: مامان این چه حرفیه که میگی تو‌حالت خوب میشه نگوو😭

مامان مینا: آقای کیم لطفا ... قبل از مرگم این درخاستمو انجام بده ... نزار دخترم ناراحت بشه ... اون منو داشت فقط .. الان تورو دارهه ... خواهش مواظبش باش

تهیونگ: بله حتما ..

مامان مینا: خوبه .. بهت اعتماد دارمم ... دخترم تو هم همینطور مواضب شوهرت باش ..

مینا: ماماننن دوستت دارمم😭

مامان مینا: منم دوست دارم ..(صدای دستگاه ضربان قلب بلند شد که نشون میداد فوت شدهه که صدای مینا که بیمارستان رو گرفته بود و داد میزد..
دیدگاه ها (۱)

پارت 41ویو ته *دیروز مینا خیلی داد و بیداد کرد ک باعث شد بیه...

پارت 42ویو ته بعد از اینکه مادرشو دفن کردن حواسم به مینا بود...

پارت 39بیمارستان**مینا: حالش چطوره؟!(گریه)دکتر: حالش وخیمه ف...

پارت 38تهیونگ: سرمت الان تموم میشه ... کم کم آمادع شو بریم د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط