یادت بخیر مادر بزرگ

یادت بخیر مادر بزرگ
آخرِ همہ تلفنهایت میگفتے:
ڪاری نداشتم ڪه!
زنگ زدہ بودم صداتونو بشنوم
ما هم ڪہ جوان و جاهل!
چہ میدانستیم صدا
با دل آدم چہ میڪند
مادربزرگ حالا میدانم چہ میگفتے
دیدگاه ها (۷)

تنـهایی . . . صــدای آکـاردئـونی ست . . . کـه هـیـچ وقـت نمی...

قدیما کوچه تنگ بودامروز دل ما...

چادر بـه سـرت داری و من دل نگرانمسخت است که پشتِ سرت آرام بم...

‌تو اگر سخت به من میگیری،با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط