جنونعشقت

جـنون‌عـشـقَت❤️‍🔥:)
#𝐏𝐚𝐫𝐭۲۷


طوفان


سر میز ناهار بودیم و من تو فکر دنیا وقتی که اشکاشو دیدم یجوری شدم
چرا این دختر انقدر فکر منو درگیر خودش کردههه
تو فکر دنیا بودم که با صدای مامان به خودم اومدم

مامان ' داری به چی فکر میکنی که که غذای مادرتو نمیخوری

طوفان ' دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود
تولد یکی از دوستام هستش داشتم فکر میکردم واسه تولدش چی بخرم

مامان ' برو خودتو سیاه کن

بعد ناهار مامان رفتش و من باز تنها شدم
تنهایی دوس داشتم ولی دلمم واسه خونوادم تنگ میشد
چن ماه پیش با بابام دعوام شد و ارثی که داشتم و بهم داد تا تونستم این خونه بخرم

.....

دنیا

آخيش یه حموم میتونه کمکم کنه یکم اون اتفاقات فراموش کنم
اخه بگوووو دختره اسکل چرا گریه کردی
اصن چراااا جون خودتو قسم خوردی
ولی همین باعث شد طوفان دس از زدن اون پسره برداره
ینی به خاطر من بود ؟
فک نکنم و ...