مدت هاست جوهر نوشتنم خشکیده و الان که از همیشه نزدیک ترم

مدت هاست جوهر نوشتنم خشکیده .و الان که از همیشه نزدیک ترم به تو ، باعث تاسفی بیشتر نیست!دوست دارم باز هم از آن عاشقانه های مبتذل همیشگی بنویسم .از آن تنها رسیدن ها . از آن دوست داشتن های لیلی و مجنون .اما نه،حداقل الان و بعد از پنج سال رابطه خوب می فهمم ابتذال ذهن تنها ابتذال می اورد . این روز ها دوست دارم فقط باشم ! جایی از زندگی تو . جایی که صبح ها صدایت شنیده شود .جایی که با هم بی مقصد بدویم !جایی که از یک جیب بخوریم جایی که با هم بسازیم !جایی برای با هم ماندن .جایی برای با هم ساختن . دور از همه ابتذال ها و با دست پخت خودمان . من و تو . و با مدیریت دوست داشتنی ترین خدای جهان
دیدگاه ها (۱)

اینکه خودت بدونی بد عکسی خوبه .دیگه سعی نمی کنی فیلم بازی کن...

زمان:لحظات آغازین بشریت حوای داستان سیبی خواست آدم اجابت کرد...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

You must love me... P12

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط